مدح و شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
ای که در پای دعـا دستی تـوانا داشتی در نـیـایش بـال پـروازی به بـالا داشتی ولوله افـتاد از شور تو در هفت آسمان درمناجات و دعا از بس که غوعا داشتی ذکر تو هر روز یا سبّوح و یا قدّوس بود با چنین آواز جا در عرش اعـلا داشتی هیچ از تـاریکی زنـدان ننـالـیدی که تو خلوتی با خالق محبوب و یـکـتـا داشتی جبرئیل ازگوهر اشکت به کف تسبیح داشت ای که درباغ دعا چشمی چو دریا داشتی از نـسـیـم مـهـر تو مـوسی کـلیم الله شد در نفـس هایت تو اعجاز مسیـحا داشتی نورعشقت روشنی بخشید برسینای عشق در نـگـاه روشـنـت نـور خـدا را داشتی قدسیان مست تـمـنای تو می گشتند و تو رنگ و بو ازگلشن سرسبز طاها داشتی گرچه سائید ازغل و زنجیر پای تو ولی در ره عشق و وفا جانی شکـیـبا داشتی اجر روزه داریت این بود در افطار عشق کز شهادت باده ای ناب و گوارا داشتی تا قیامت از سر دلـدادگـان خـود مگـیر سایه ای کز ابر رحمت بر سر ما داشتی هر زمانی که عـدو زد تـازیانه بر تنت در دل خود دردی از غم های زهرا داشتی جای دارد بر فلک ناز آورد روز جـزا گربگویی ای «وفائی» لطف ما را داشتی |